آموزگار چند پایه
آموزگار چند پایه
آموزش ابتدایی
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 30 بهمن 1390برچسب:, توسط نصیری |

          پرسشنامه بعنوان يكي از روشهاي جمع آوري اطلاعات  

مقدمه
پرسشنامه ابزاري است علمي براي اندازه گيري و جمع آوري نوع خاصي از اطلاعات. اگر مراحل منطقي تحقيق علمي را به سه مرحله: تجسس، توصيف و اثبات يا تفسير تقسيم كنيم، پرسشنامه در مرحلة تجسس قرار مي‌گيرد و اگر با نگاهي ديگر مراحل اصلي تحقيق را بشرح زير ببينيم:
طرح مساله
تهيه و تنظيم فرضيه
جمع آوري اطلاعات
طبقه بندي اطلاعات حاصله
مطالعه اطلاعات و تشخيص روابط علت و معلول
تعيين اعتبار و نقد فرضيه
تهيه گزارش تحقيق
پرسشنامه در مرحلة "جمع آوري اطلاعات" واقع مي شود. روشهاي جمع آوري اطلاعا ت از نظرگاههاي مختلف به چند نوع    تقسيم مي شود: 1- جمع آوري اسناد و مدارك 2- جمع آوري اطلاعات بطور وسيع 3- جمع آوري اطلاعات بطور عمقي. در اين تقسيم بندي پرسشنامه در بخش جمع آوري اطلاعات بطور وسيع قرار مي گيرد.
پرسشنامه يكي از رايج ترين تكنيكهاي جمع آوري اطلاعات است. تا پايان سال 1357 ، 30% پايان نامه هاي فوق ليسانس كتابداري دانشگاههاي تهران و شيراز با استفاده از پرسشنامه نوشته شده است. بخاطر اهميت پرسشنامه و رواج استفاده از آن و در عين حال بي توجهي و يا كم توجهي به اصول و قواعد "پرسشنامهنويسي" در اين نوشته بيست پرسشنامة تحقيقات كتابداري و دكومانتاسيون مورد بررسي قرار گرفته است. با اين اميد كه نتايج حاصل از آن، مورد توجه دست اندركاران تهيه پرسشنامه ها قرار گيرد.
 دامنة بررسي
با مدد گرفتن از دو راهنما و  با آشنايي مختصر با فعاليتها و تحقيقات انجام شده در زمينة مورد نظر، از بين 50 پرسشنامه ، 20 پرسشنامه انتخاب شده و مورد بررسي گرفته است.
مي دانيم كه سطوح مختلف انحراف در پرسشنامه عبارتند از:
1)      در سطح انتخاب نمونه
2)      در سطح حسابهاي رياضي و احتمالي كه براي تركيب و تشكيل نمونه مي شود.
3)      در سطح ساختمان پرسشنامه
4)      در سطح كار پرسشگر در محل
5)      در سطح تحليل نتايج
در اين نوشته، تنها "انحراف در سطح ساختمان پرسشنامه" كه از لحاظ عملي از اهميت بيشتري برخوردار است بررسي شده است. 
ايرادات وارد بر پرسشنامه ها
1) مقوله بندي
"مقوله بندي" از مهمترين و دقيقترين كوششهايي است كه محقق جهت سازماندهي پرسشنامه بايد انجام دهد. مقوله بندي مناسب خبر از دقت ذهن روشي هدفها درستي موضوع و سنجيدگي فرضيه و متغيرها ميدهد. اشكالاتي را كه پرسشنامه هاي مورد بررسي از جهت مقوله بندي به آن دچارند مي توان به سه دسته تقسيم كرد:
الف عدم مقوله بندي
ب عدم تناسب مقوله ها
ج نقص مقوله بندي
بسياري از پرسشنامه ها با وجود نياز شديد به مقوله بندي مقوله بندي نشده اند. بعنوان نمونه پرسشنامه اي با 82 سؤال در باب "جامعه شناسي كتابخواني نوجوانان" مقوله بندي نشده است و 82 سؤال كه بقول نويسنده 5 سؤال آن مورد استفاده قرار نگرفته فهرست و ار آمده است. و هيچ نوع مقوله اي اعم از ذهني يا عيني در آن مشاهده نمي شود .
اشكال دوم عدم تناسب مقوله ها با سؤالاتي است كه تحت آن مقوله قرار مي گيرند بعنوان مثال يكي از مقوله‌هاي پرسشنامه اي "چگونگي مصرف اطلاعات واحد" است كه تحت آن مقوله فرعي "سازماندهي اطلاعات" و سؤال "اطلاعات مربوط به توليد كنندگان اطلاعات چگونگي نگهداري مي شود" ؟ آمده است. در اين تحقيق كه هدف آن بررسي "جريان اطلاعات علمي و فني كشور" است، مقوله هاي دقيقي چون "مصرف اطلاعات" "سازماندهي اطلاعات" و "نگهداري اطلاعات" از يكديگر تفكيك نشده اند. در نتيجه، پرسش شونده دچار سردرگمي و بي نظمي فكري مي شود.
اشكال سوم بر مي گردد به اينكه مقوله بندي بسياري از پرسشنامه ها ناقص است. منظور از نقص مقوله بندي اين است كه اولاً در مواردي كه نياز به مقوله بندي وجود دارد مقوله بندي نشده و ثانياً بين مقوله هاي مختلف مرز مشترك وجود دارد.
2- نثر
نثر پرسشنامه ها از سه نظر اشكال دارد:
الف از جهت كلي در مقايسه با دستور زبان فارسي
ب از جهت سبك نگارش : "پرسشنامه نويسي"
ج در رابطه با مخاطبان
ارزيابي نثر پرسشنامه همانند ديگر موارد چون مقوله بندي و سؤالات و ... در رابطه با هدف معني پيدا ميكند. گفته شده كه درتنظيم پرسشنامه ها، هدف برقراري تفاهم است در جهت گرفتن اطلاعات مورد نياز. اگر در اين راه رعايت قواعد دستور زبان هم نشود اشكالي نمي توان گرفت. اگر پرسش شوندگان ما كودكان و نوجوانان هستند پرسشنامه بايد در جهت همزباني با آنان تنظيم گردد و همزباني نبايد فداي رعايت قواعد دستوري شود. در ايرادات فوق اين مهم نيز مد نظر بوده است. منظور اين است در صورتي كه امكان بهبود نثر وجود دارد و از جهتي تغيير نثر هيچگونه اشكالي ايجاد نمي كند. بايد در اين جهت كوشيد و دقت كرد. فيالمثل در مورد اين سؤال:
اگر درس "آشنايي با كتابخانه" هست شما چه نقشي در برگزاري اين كلاسها داريد؟
كه در پرسشنامه تحقيق "كتابدار مرجع و نقش او در كتابخانه هاي دانشگاهي" آمده است و ديگر سؤالات مشابه در پرسشنامه هاي ديگر مي توان اين دقت را روا داشت.
ايراد دوم مربوط به سبك نگارش پرسشنامه ها مي شود. براي تنظيم پرسشنامه سبكهاي متعارف و مقبولي وجود دارد كه البته تخطي از اين سبكها اگر ما را به هدف نزديكتر كند اشكالي ندارد. اما بايد حتي الامكان سبكهاي متعارف را رعايت كرد. چه اين سبكها پس از تعمق و سنجش شقهاي مختلف بدست آمده اند و براحتي نمي توان شق ديگري را جانشين آنها كرد. في المثل در پرسشنامه تحقيق "بررسي كتابخانه هاي دبستانهاي تهران" سؤالات به اينصورت است:
ملي است يا دولتي
(منظور مدرسه مورد سؤالات است)
نظر ما در اينجا صرفاً متوجه شيوه نگارش است. و يا سؤال ديگري از همين پرسشنامه.
 در صورت نداشتن كتابخانه:
الف آيا به آن احتياجي داريد؟
ب بعلت نداشتن امكانات مالي تا بحال به تأسيس كتابخانه اقدام نكرده ايد يا نداشتن كتابدار؟
 اين سؤال، عرف معمول پرسشنامه نويسي را بر هم زده و سبك بهتري نيز جايگزين نكرده است. در سؤال اخير، پاسخ اول بصورت سؤال كوتاه، پاسخ دوم بصورت سؤالي طولاني كه پرسش شونده دقيقاً تكليف خود را با آن نمي‌داند، آمده است جاي بررسي ناهماهنگي سطوح دو پاسخ در سطور آينده است و فعلاً از آن ميگذريم. همينطور در پرسشنامه تحقيق "عادات و علاقه دانشجويان به مطالعه" به سؤال زير برمي خوريم:
آيا معتقديد مطالعه مي تواند نقش در رشد شخصيت  £      ارتقاي شان اجتماعي £          ارضاي برخي از خواستهاي دروني شما £            داشته باشد.
نثر مقوله ها نيز دچار اشكال است. نثر مقوله هاي يك پرسشنامه بايد يكدست و يك سطح باشد. في المثل مقوله يا مقوله اي فرعي با سوال و مقوله ديگر با عبارت يا كلمه مشخص نشود. در پرسشنامه اي بر مي خوريم به مقوله‌هاي فرعي زير:
2-4- روشهاي كسب اطلاعات
3-4- منبع كسب اطلاعات اين واحد از كجا تامين مي شود؟
4-4- وسايل و ابزارهاي كسب اطلاعات
5-4- اطلاعات مربوط به توليد كنندگان اطلاعات چگونه نگهداري مي شود
6-4- سازماندهي اطلاعات
 در مورد ديگري برمي خوريم به تكرار يك عبارت قابل حذف در مقوله ها:
1-     وضع كتابخانه از نظر فضا و ساختمان
2-     وضع كتابخانه از نظر كارمندان تمام وقت
3-     وضع كتابخانه از نظر موجودي
اشكال سوم پرسشنامه ها از نظر نثر در رابطه با مخاطبان مطرح مي شود. گاه نثر پرسشنامه از نظر رعايت قواعد دستوري و پرسشنامه نويسي خوب است، اما در رابطه با مخاطبان نامفهوم است. محققين كتابداري و دكومانتاسيون بايد توجه داشته باشند كه اصطلاحاتي چون "نمايه، مدرك، فهرست مشترك، نمايه نامه، چكيده‌نامه، نيازهاي اطلاعاتي، جريان اطلاعات، واحدهاي توليد كننده اطلاعات، واحدهاي مصرف كننده اطلاعات، اصطلاحنامه (تزاروس) شبكه اطلاع رساني و حتي دكومانتاسيون" در بسياري موارد حتي براي كتابداران هم ناآشناست چه برسد براي مخاطبان ديگر، گفتني است كه در پاره اي موارد حتي بعضي از اساتيد دانشگاه نيز با اين اصطلاحات فني آشنا نيستند. بنابر اين استفاده از اين اصطلاحات بايد با دقت و احتياط كامل همراه باشد. در صورتيكه اين اطمينان وجود دارد كه پرسش شونده با پرسشگر بر سر مفاهيم و كاربردهاي اصطلاحات همداستان است و واحد توليد كننده را همانطور مي فهمد كه پرسشگر مي خواهد، مي توان اين اصطلاحات را بكار برد. اما درمواردي كه نياز به توضيح است و ما ناگزير از بكار بردن اصطلاحات هستيم. مي توان در برگه اي جداگانه آنها را دقيقاً تعريف كرد. در موارد ديگر بايد كوشش كرد يا از اصطلاح متعارف استفاده شود و يا سوالات را بطور بسته (با پاسخهاي معين) طرح كرد. بجز اصطلاحات تخصصي اصطلاحاتي چون "رديابي"، "دستيابي" و "پي گيري" نيز بايد با دقت بكار روند. به توصيه يكي از محققين در اين باب گوش فرا دهيم:
"عبارت پرسشنامه نبايد نياز به توجيه و تفسير داشته باشد اشتباهاتي كه ممكن است از اين راه در تنظيم پرسشنامه بشود، آنقدر اهيمت دارد كه گاهي بهتر است بجاي يك كلمه يك جمله توضيحي بكار برد."
 3) سئووالا
طرح سوال خود هنري است، بحثي است مهم در روانشناسي، فلسفه معناشناسي، زبانشناسي و آموزش و طرح دقيق و درست سوال نمايانگر احاطه و آگاهي ما به موضوع است. كم توجهي به اهميت سئووال ناديده گرفتن كل معارف اساسي است. نقش سئووال درست و بجا در توسعه علم و اهميت سووال در روانشناسي و تفكر از جمله مسايلي است كه بايد آن را مد نظر داشت طراحان و تنظيم كنندگان پرسشنامه در عين حال بايد توجه داشته باشند كه پشتوانه هر نوع پرسشنامه و سووال مكتبي فلسفي است. شناخت اجمالي اين مكاتب و ضرورتهاي آنها از جمله لوازم تنظيم پرسشنامه است. اگر بي توجه به سرچشمه اصلي بنشينيم و سئووال طرح كنيم، در ورطه اي مي افتيم كه نتيجه آن بد فهمي و استنتاجهاي غلط و توسعه و تعميم آنهاست. پاره اي از محققين براي "سئووال نويسي" اصولي بر شمرده اند كه از آن جمله است:
 اصل صراحت (يعني سئووالات روشن و واضح باشند),
 اصل تكامل (يعني سئوولات كامل باشند),
اصل ساده نويسي,
اصل بيطرفي,
اصل اختصار و
اصل ترتيب (يعني تقدم و تاخر منطقي سئووالات حفظ شود).
با توجه به اين مهم, در اين قسمت ايرادات خاصي كه بر سئووالات وارد است, مورد بررسي قرار مي گيرد. ترديدي نيست كه مواردي مطرح شده در نثر و مقوله بندي, از جهاتي به سئووالات هم مربوط مي شود. اما در اينجا زاويه ديد را منحصراً بر روي سئووالات متمركز مي كنيم. در اين رابطه مي توان از ايرادات ذيل نام برد:
 الف تعدد سئووالات (طول پرسشنامه)
ب- وجود سئووالات طولاني, كلي, كليشه اي, تكراري, ارزشي و اضافي
ج- ناهماهنگي بين سئووالات باز و بسته
د ناهماهنگي در تقدم و تاخر سئووالات
 اغلب پرسشنامه ها از بيماري "طولاني بودن" رنج مي برند. بي آنكه وارد بحث بيشتر شويم از تعدد سئووالات يا تعداد صفحات چند پرسشنامه نام مي بريم:
 پرسشنامه تحقيق "جامعه شناسي كتابخواني نوجوانان 15-19 ساله":                                   82 سئووال
پرسشنامه "كارنامه پنج ساله (1350-1354) گروه آموزشي كتابداري":                                90 سئوال
پرسشنامه "بررسي عادات و علاقه به كتاب خواندن در كتابخانه هاي عمومي تهران":                   10 صفحه
پرسشنامه "شناسايي واحدهاي تحقيقاتي علوم اجتماعي در ايران" :                                        12 صفحه
پرسشنامه "تحقيق در چگونگي جريان اطلاعات در واحدهاي توليد كننده و مصرف كننده اطلاعات": 17 صفحه
و بالاخره پرسشنامه كتابچه اي "طرح شناسايي مراكز اسناد و مدارك در ايران".                         34 صفحه
لازم است توجه داده شود كه ايرادات فوق با توجه به اين نكته كه تعداد سئووالات يك پرسشنامه بطور كلي به عوامل سه گانه موضوع تحقيق, محل تحقيق و جمعيت مورد مطالعه بستگي دارد, گرفته شده است.
بجز تعداد سئووالات, طولاني بودن برخي از سئووالات نيز مشكلي است فقط بعنوان نمونه سئووالي كه مخاطبان آن مراجعه كنندگان كتابخانه هاي عمومي هستند, آورده مي شود:
 
آيا مايليد كتاب مورد نظرتان را در جعبه فيش كتابخانه جستجو كرده و شماره آنرا به كتابدار بدهيد تا او كتاب را از مخزن كتابخانه پيدا كرده و بشما بدهد يا خودتان مستقيماً به قفسه ها مراجعه كرده و كتاب مورد نظر را بدست آوريد؟ در هر صورت دلايل خود را ذكر كنيد
 
طرح سئووالات كلي در پرسشنامه نمي تواند كمك چنداني به حل مشكل كند. سئووال كلي پاسخي كلي را هم در بر خواهد داشت و پاسخ كلي نمي تواند رهگشايي كند. بعنوان نمونه سئوالي كه از فارغ التحصيلان فوق ليسانس علوم كتابداري شده كه:
بنظر شما درسهايي كه تدريس شده نيازهاي جامعه ايراني را برآورده مي كند؟
سئووالي كلي است كه مي تواند موضوع يك پرسشنامه و بررسي , قرار گيرد و با پاسخ "بلي" "خير" و يا حتي "تاحدودي" پرسش شوندگان, مسأله روشن نمي شود.
علاوه بر اين از طرح سئووالات كليشه اي هم بايد اجتناب كرد, سئوالي چون
چرا به كتابخانه مي آئيد؟
پاسخ كليشه اي "براي اينكه كتاب بخوانم" را خواهد داشت.
وجود سئووالات تكراري يعني سئووالاتي كه يا با وجود سئووالات ديگر اضافه مي نمايد و يا امكان تلفيق آنها در ديگر سئووالات وجود دارد, نيز از اشكالات ديگر پرسشنامه هاست. براي نمونه از سئوال 6 و 7 پرسشنامه تحقيق "كتابدار مرجع و ..." ياد مي كنيم كه:
-كار خود را در طول روز بطور مختصر شرح دهيد
-چند ساعت از وقت شما در روز به پاسخگويي به مراجعان مي گذرد؟
كه به سهولت مي توان با اندكي تغيير در سئووال اول, پاسخ سئووال دوم را بدست آورد. و همينطور در مورد دو سئووال ديگر از پرسشنامه تحقيق "بررسي كتابخانه هاي كودكان و نوجوانان".
-در صورت استفاده از كتابهاي ديگر از چه كتابهايي استفاده مي كنيد؟
-چه كتابهايي را بيشتر دوست داريد و بيشتر مطالعه مي كنيد؟
در مواردي كه پرسشگر با رفتارهاي اجتماعي سرو كار دارد, نبايد سئووالاتي مطرح كند كه القاي ارزش نمايد و يا پرسش شونده را در موقعيتي قرار دهد كه نتواند جواب مورد نظر خود را بدهد. در پرسشنامه تحقيق "دانش آموز ايراني و كتابهاي مذهبي" به اين سئووال برمي خوريم:
-چقدر به كتاب خواندن علاقه داريد؟
طرح سئووال به گونه اي است كه پرسش شونده خود را محكوم مي بيند كه به كتاب خواندن علاقه داشته باشد و فقط حق دارد ميزان آن را مشخص كند. در پرسشنامه تحقيق "كتابدار مرجع و نقش او دركتابخانه‌هاي دانشگاهي" سئووال
-براي جلوگيري از تجسس دوباره براي سئووالات تكراري ليستي از پاسخ هايي كه مي دهيد نگاهي مي‌داريد؟
ايجاد ارزش مي كند, يعني پرسش شونده احساس مي كند كه پاسخ منفي به اين سئووال نشان دهنده نقضي در كار اوست. در اينصورت يا پاسخ مبهم مي دهد و يا پاسخ غلط مي دهد و يا اگر پاسخ درست هم بدهد از پاسخ خود ناراضي است و اين نارضايتي بر پاسخگويي او به سئووالات ديگر, اثر مي گذارد. بهتر آن بود كه اين سئووال دقيقاً همانطور كه در پرسشنامه "مفهوم مرجع" آمده, ذكر مي شد:
-آيا ليستي از سئووالهاي مطرح شده و جواب آنها (را) تهيه مي كنيد؟
علاوه بر وجود سئووالات تكراري در پرسشنامه ها, به سئووالات اضافي نيز برمي خوريم. سئووالاتي كه يا در رابطه با هدف تحقيق نيستند و يا خيلي دور از هدفند مثل سئووالات:
-هيچگاه به مشكلي برخورده ايد كه هيچكس نتوانسته باشد آن را حل كند؟
 آيا بخاطر آرامش خيال خود ترجيح مي دهيد با آنان10] از در سازش در آئيد؟
-آيا واقعاً به خواستهاي آنان معتقديد؟
-آيا درمقابل خواستهاي آنان مقاومت نمي كنيد؟
در پرسشنامه 82 سئووالي تحقيق "جامعه شناسي كتابخواني نوجوانان 15-19 ساله, و يا در پرسشنامه تحقيق "بررسي عادت و علاقه به كتاب خواندن در كتابخانه هاي عمومي تهران" سئووال شده:
بنظر شما كتابهايي كه تأليف يا ترجمه مي شوند چند درصد
                                                           ارزش ادبي دارند
                                                          جملات رسا و نامأنوس بكار مي برند
                                                          جنبه آموزندگي دارند
                                                           موضوع آنها جديد و جالب است.
مسأله ديگر اينكه, در پرسشنامه بايد كوشش بر اين باشد كه تعداد سئووالات باز محدود باشد. مگر اينكه طرح سئووال در رابطه با مصاحبه اي حضوري باشد كه تنها هدايت مصاحبه شونده مد نظر است.
در پرسشنامه ها سئووالاتي ديده مي شود كه مي توانند بسته باشند, اما بصورت باز مطرح شده اند و نكته مهمتر اينكه , پرسشگر در تنظيم سئووالات باز و بسته از روش واحدي پيروي نكرده است. در مواردي سئووالي را بصورت بسته طرح كرده و در موارد مشابه سئووالي را باز طرح كرده است.
در هر مرحله از طرح سئووال بايد دقيق بود. رابطه هر سئووال با ديگر سئووالات, با مقوله ها, با پرسشنامه و نحوه تنظيم آن را معلوم كرد و در همين جا مي رسيم به ايراد مهم ديگري كه آن ناهماهنگي درتقدم و تأخر سئووالات است. طرح سئووالات منطق خاصي دارد؛ بعنوان مثال , اول بايد سئووال كرد كه "آيا كتابخانه شخصي داريد". و بعد از روش طبقه بندي, موجودي و ميزان استفاده از آن , سئوال كرد. نقطه شروع و نقطه پايان سئووالات, با يكديگر رابطه دارند. همبستگي سئووالات با مقوله ها, معناي خاصي دارد. در برخي از پرسشنامه ها تقدم و تأخر منطقي سئووالات رعايت نشده و ما به سئووالات خلق الساعه اي برمي خوريم كه نظم فكري پرسش شونده را بر هم مي زند.
 4) پاسخهاي معين
گفتيم كه بهتر است تا حد امكان سئووالات را بصورت بسته, با پاسخ هاي معين طرح كرد. اما رعايت اين مهم نيز تابع شرايط و قواعد خاص و مستلزم دقت است. از اين جهت در پرسشنامه هاي مورد بررسي, سه اشكال ديده مي‌شود:
الف. تعداد پاسخها
 ب. وجود مرز مشترك بين پاسخهاي يك
 ج. محدوديت آنها
در پرسشنامه اي تعداد پاسخها تعيين شده براي يك سئووال به 19 مورد رسيده است و همين جا مي رسيم به ايراد دوم كه بسياري از اين پاسخها با يكديگر مرز مشترك دارند. يعني يك يا چند مورد را مي توان در قالب موارد ديگر جاي داد. در هر حال امكان تدقيق پاسخها وجود دارد. امكان مقوله بندي و طبقه بندي نيز وجود دارد. طراحان پرسشنامه نبايد پاسخهاي تخميني سئووالات بسته را سهل انگارانه رديف كنند و هر چه بنظرشان آمد, در آن مجموعه بگنجانند. بدون اينكه وارد ذكر جزييات شويم يك نمونه از اين سئووالات را از يك پرسشنامه عيناً نقل مي كنيم:
 -علاقه شما به كتابهاي زير چقدر است:
 
 داستانهاي شاد
 ً غم انگيز
 ً خيالي
 ً خنده دار
 ً قهرماني
 ً در مورد حيوانات
 ً واقعي
ًتاريخي    
 شعر
كتابهاي علمي
شرح حال بزرگان
كتابهاي مذهبي
و چند نمونه ديگر از اين اشكالات از يك پرسشنامه نسبتاً خوب:
-كداميك ازمنابع زير مورد استفاده شما قرار مي گيرد:
الف. كتاب
ب. نشريات تخصصي
ج. روزنامه
د. چكيده ها
ﻫ. فهرست مقالات
نظرات شما عزیزان:
نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: